سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( سه شنبه 87/11/29 :: ساعت 4:11 عصر)

    در حصار تنهائی زمان
    سکوتم را در ساحل دریای تو شکستم
    که پرندگان مهاجر
    چه زیبا معنایش را فهمیدند
    به فرخندگی عشق...
    ای خوب...
    ای صمیمی...
    حجم سکوتم را دریاب
    تا بودنم را در بهار نگاهت فریاد کنم...

     

     

    - پانوشت ربطی به متن نداره:
    *خدایا هیچوقت تنهام نذاشتی. به بودنت ایمان دارم : به اینکه هر لحظه کنارمی!! ، و هر جا! حتی ته ٍ چاهی که توش گم شده م!
    پس بمون!! و آرومم کن!
    **برا دعاتون ممنون. کاش...



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دعا میخوام
    کربلا
    ارگ بم
    سمتی که آسمان و زمین می خورد به هم
    رفتم و شد
    دعا
    به یاد دو استاد مهر
    سنگ
    یه حرفایی همیشه هس
    دعای تحویل سال به زبان پارسی
    آه ها...
    تن بی سر
    بال های کودکی
    پنج سال
    اصلا دلم تنگ نشده
    [همه عناوین(109)][عناوین آرشیوشده]